The Best Day
بهترین روز
I'm five years old
پنج سالم است
It's getting cold
هوا دارد سرد میشود
I've got my big coat on
یک کت بزرگ تر از خودم به تن دارم
Oh Daddy
اوه پدر
Oh Daddy
اوه پدر
You know you make me cry
میدانی ، تو مرا به گریه می اندازی
How can you love me
چگونه میتوانی مرا دوست داشته باشی
I don't understand why
من نمیتوانم بفهمم
Songbird
نغمه سرا
For you there'll be no more crying
برای تو، دیگر گریـه ای نخواهد بود
For you the sun will be shining
برای تو خورشید خواهد درخشید
And I feel that when I'm with you
و من حس میکنم وقتی که با تو هستم
It's alright I know it's right
همه چیز خوب است.
و ناگاه می فهمی آن نور امیدی که از آن سوی تونل نا امیدی ات میتابد،
تنها یک قطار تند رو است که به سمتت می آید...
دیگران را ببخش. نه به خاطر اینکه آنها سزاوار بخشش هستند، به این دلیل که تو سزاوار آرامشی... ~ زرتشت
Friend Of A Friend
دوست یکی از دوستان
I heard it from a friend of a friend
از دوست یکی از دوستان شنیده ام
You're livin' out in LA now
که اکنون در لس آنجلس زندگی میکنی
Got a studio apartment, couple blocks off the beach
نزدیک ساحل یک سوئیت خریده ای
Doing yoga in the evenings, you love the kids you teach
عصرها به یوگا میپردازی و شاگردانت را نیز دوست میداری
Explorers
جستجوگران
Once I hoped
روزی امیدوار بودم
To seek the new and unknown
که به چیزهای جدید و ناشناخته دست یابم
This planet's overrun
این سیاره به تاراج رفته است
There's nothing left for you or for me
[و] چیزی برای تو یا من باقی نمانده است