He Won't Go
او نخواهد رفت
Some say I'll be better without you
بعضی می گویند بدون تو بودن برای من بهتر است
But they don't know you like I do
اما آنها به اندازه من تو را نمی شناسند
Or at least the sides I thought I knew
یا حداقل ابعادی از تو که فکر می کردم می شناسم
Don’t you remember
یادت نیست؟
When will I see you again
کی دوباره تو را خواهم دید؟
You left with no goodbye, not a single word was said
تو رفتی... بدون خداحافظی، حتی یک کلمه هم حرفی زده نشد
No final k/i /s/ s to seal anything
بدون بو/ سه خداحافظی حتی شده برای محکم کاری